یه خاطره از فردا

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم
یه خاطره از فردا

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم

لیلی و مجنون قرن 21

یه روزی دنیا خوب بود و آروم بود -_-_- واسه رندگی همه چیز آسون بود
هر کی کارش رو میکرد ، حالش رو میبرد -_-_- تکلیف روزاش معلوم بود
یکی اومد گفت حالش بده -_-_- قلبش رو انگار طوفان زده
یکی رو میخواد اسمش لیلی -_-_- آره درسته اون مجنون بود
داد میزد میگفت وضعش بده -_-_- آخه اگه لیلی جوابش رو نده
میمیره و داغون میشه ،همه گفتن -_-_- پاشو واسه مرد این کارا  بده
زیر لب میگفت هی لیلی-_-_- اگه نداشت به من هیچ میلی
ظرفمو شکوند چرا ظرف منو-_-_- ای وای لیلی آخ لیلی
از اون روزا گذشت و مجنون غم کشید -_-_- از اون گذشتو نوبت به من رسید
هی ترسیدم آخرم اومد-_-_-بلای لیلی رو سرم اومد
با خودم میگفتم مجنون کجا من کجا-_-_- عشق بازی بابا، من کجا زن کجا
هی منع کردم سرم اومد -_-_- ریق رحمت آخرم اومد
این سری لیلی با گونه های پروتزی-_-_- بوی عطر و کلمات فانتزی
من احمقم مجنون شیدا-_-_- واسه واسه عشفش شوره موره ، گز گزی
هر چی میگفت میگفتم ای جونم بشی -_-_- با خودش میگفت بزا دیوونم بشی
یه کاری کنم ربت رو یاد کنی -_-_- بفهمی لیلی کیه بری فریاد کنی
تا دنیا دنیاست لیلی همینه -_-_- مجنون بزرگ ترین احمق زمین
لیلی منم رفت این قصه تکرار شد -_-_- الهی این لیلی خیر نبینه 

 

با تشکر از سینا حجازی

The Aliens-نا هنجار

The Aliens 

 

you may not believe it
but there are people
who go through life with
very little friction of distress.they dress well, sleep well.they are contented with their family
life.they are undisturbed
and often feel
very good.and when they die
it is an easy death, usually in their
sleep.you may not believe it but such people do exist.but i am not one of
them.oh no, I am not one of them,I am not even near
to being
one of
them.but they
are there
and I am
here.

 

نا هنجار

شاید باور نکنی  
آدم­هائی هستند که
بی­تماس با  اندوه
روزگار می­گذرانند
 خوب می­پوشند
خوب می­خوابند
از زندگی خانوادگیشان راضی­اند.
بی­سرخرند
و اغلب خیلی سرحال.

و وقتی می­میرند،
به مرگ راحتی می­میرند؛
معمولا در خواب.

شاید باور نکنی
اما چنین آدم­هائی
وجود دارند.
من، اما
یکی از آن­ها نیستم.
آه نه، یکی از آن­ها نیستم.
هیچ قرابتی
با آن­ها ندارم
اما هستند آن­ها               
                   آنجا،

و من
اینجا.

 شاعر: چارلز بوکوفسکی
ترجمه: ط . ج 

با تشکر از مینو(مدیر وبلاگ شهر آفتاب-www.suncity2000.blogsky.com)

گمانم من شما را دوست...


دوست ...




عزیزم گمانم من شما را دوست...
حسی غریب و آشنا را دوست...
نه نه! چه می گویم فقط این که
آیا شما یک لحظه ما را دوست؟
منظور من این که شما با من...
من با شما این قصه ها را دوست...
ای وای! حرفم این نبود اما
سردم شده آب و هوا را دوست...
حس عجیب پیشتان بودن
نه! فکر بد نه! من خدا را دوست...
از دور می آید صدای پا
حتی همین پا و صدا را دوست...
این بار دیگر حرف خواهم زد
عزیزم گمانم من شما را دوست...

امیدوارم تو این ماه رمضون یادبگیرم ،که زیبا زندگی کنم...
 

با تشکر از زهره 

از نظرات و کمک هاتون بسیار ممنونم