یه خاطره از فردا

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم
یه خاطره از فردا

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم

به یادِ عشقِ رفته از دست _ سعید کریمی

چه شب هایی که با عشقت نهادم سر به بالین
به عشقت سجده کردم پیش پای دین و آیین 

چه شب هایی زعشقت گریه کردم گریه کردم
بغل کردم به جایت گریه هایم را نمادین 

چه شب هایی درون چشم من آتش فشان بود
به جز آتش ندیدم در نگاهم شعله آذین 

همان آتش که از عشقت به جانم شعله ها زد
بسوزاندم بسوزاندم مرا از خشم و از کین 

چه شب هایی قدم هایت شمردم توی قلبم
تو می گفتی قدم هایت به قلبش پا نذارین ...

نظرات 2 + ارسال نظر
دریا سه‌شنبه 3 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 13:28 http://azjensebaranam.blogsky.com


kheyli ghashang bud

شدم اونی که قبلاً بود هنوز یا نه دریا؟

خوبه زیاد میام؟؟؟؟

مینو دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 13:46 http://suncity2000.blogsky.com

سلام دیدی اومدم
چه وبلاگت باحال شده
ببخشید دیر اومدم

وای ببین کی اومده

آبجی مینوی من

خوبی
مرسی که اومدی

بابا چرا نمیای
نمیگی دلِ آدم برات تنگ میشه
اگه بدونی تو این چند وقت چی سرم اومده...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد