بزن بر طبل بی عاری
بزن بر طبل بی عاری
که یاران خفته در خوابند و طی شد عمرِ بیداری
نه در میخانه ها مستی
نه بر جا مانده هشیاری
بزن بر طبل بی عاری
بزن بر طبل بی عاری
هزاران دشنه،
جایِ تیشه در دستان فرهاد است
برو شیرین ، برو شیرین
که در اینجا ندارد عشق بازاری ...
بزن بر طبل بی عاری
بزن بر طبل بی عاری
خداوندا ! خداوندا ! هزاران وعده میدادی
که از ره می رسد یاری
چرا پس بر نمیدارد
کسی از دوش ما باری؟!!!
الان چیه؟
مشکلت رو بگو برات حل کنم!!!
جونم آبجی
چرا تعجب کردی؟؟؟