یه خاطره از فردا

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم
یه خاطره از فردا

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم

اهل دانشگاهم

اهل دانشگاهم
رشته ام علافی‌ست
جیب‌هایم خالی‌ست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
... دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب
اهل دانشگاهم
قبله ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب می‌فهمم سهم آینده من بی‌کاریست
من نمی‌دانم که چرا می‌گویند
مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار
و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
باید از مردم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آن‌ها فهماند
که من اینجا فهم را فهمیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم

نظرات 1 + ارسال نظر
شیوا پنج‌شنبه 3 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:08 http://just-kiss.blogsky.com/

خب بابا شمام که مهندس نیستی و تو کار طلا و جواهر و سکه
دیگه چی میخوای
اینجوری میگی ریا نشه بچه مایه دار

بخدا نظرمو تایید نکنی با من طرفی

همیشه به ما دانشجو ها زور گفتن
همه هم زو میگن
حتی یه دختر بی نمک بی خود به اسم شیوا
باشه بابا برات تایید زدم
دستور دیگه ای ندارید؟
بی معرفت چرا دیگه یه زنگی نمیزنی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد