یه خاطره از فردا

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم
یه خاطره از فردا

یه خاطره از فردا

اگه شما هم در این مهمانی شرکت کردید من رو هم دعا کنید، فقط یادمون باشه صاحب خونه رو اذیت نکنیم

پَ نه پَ 6

از ساق پا تا محدوده ۱۸قدمو گچ گرفتم، دوستم اومد خونمون عیادت، میپرسه شکسته؟ 
میگم پَــــ نَ پـَـــ رفیقم اورتوپده، یه تعارف زد منم تو رودرواسی موندم 
 
یه جوش اندازه گلابی رو دماغم زده ، دوستم دیده میگه جوشه ؟ 
پـَـَـ نَ پـَـَــــ قسمتهای مهم صورتمو علامت زدم ،تو امتحان میاد. 
 جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقمو جارو بزنم ... 
عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی 
پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاتر رو بسازیم ! 
 
رفتم حموم داد زدم میگم این آب چرا ســـــــــرده؟!!!! 
بابام میگه داری دوش میگیری؟ 
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ دارم تمرین های دوره غواصی رو تو تشت دوره میکنم! 
میگم مکانیک سیالات 9 شدم...میگه :یعنی افتادی؟؟؟؟ 
میگم پَـــــ نَ پــَـــ استاد گفت دست و بالم تنگه 9اُ بگیر حالا بقیه شم سر ماه میدم !!: 
 میگه دوست پسرم همش شک داره میخوام ازش جدا شم پرسیدم به تو؟ 
پـَـَـ نَ پـَـَــــ به نتیجه ی انتخابات ریاست جمهوری ٢سال پیش 
 روز ظهر عاشورا قابلمه به دست افتادیم تو خیابون .دوستم ما رو میبینه می گه:دارین میرین نذری بگیرین؟ 
میگم پـَـَـ نَ پـَـَـ پسرخاله ام کنسرت هِوی مِتال داره 
من امشب تو گروهش نوازنده ی قابلمه ام  
این داستان ادامه دارد...
نظرات 1 + ارسال نظر
شکسته بال پنج‌شنبه 20 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:18 http://manodelamtanha.blogsky.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد